سبک رهبری مربیگری چیست؟
نوع رهبری تأثیر مستقیمی بر عملکرد یک تیم و سازمان دارد. سبک های رهبری مختلفی وجود دارد و همه آنها رویکرد متفاوتی دارند. به عنوان مثال، برخی از شرکتها رهبری خدمتگزار را میپذیرند که از کارمندان حمایت کند. برخی به رهبری دموکراتیک تمایل دارند که کارکنان را در تصمیم گیری های رهبری مشارکت دهد. و همچنین سازمان های دیگر به رهبری استراتژیک اعتقاد دارند.
واضح است که تقریباً به تعداد آدمها، راههایی برای رهبری یک تیم وجود دارد. بنابراین، سبک رهبری کوچینگ دقیقاً چیست؟ و چه چیزی آن را از سایر سبک های رهبری متمایز می کند؟
- توسعه حرفه ای
- هدف محور
- آینده نگر
- بازخورد
- مربیگری
برخی از عناصر کلیدی سبک رهبری مربیگری عبارتند از:
توسعه حرفه ای
درست همانطور که مربیان باید بازیکنان خود را پرورش دهند، تحت مدل مربیگری رهبری، رهبران نیز در پرورش افراد خود متمرکز هستند.
هدف محور
کوچینگ یک فرایند متمرکز بر هدف و راهحل محور است؛ بنابراین توانایی کشف اهداف واضح، مشخصشده و دقیق از خصوصیات یک کوچ حرفهای است؛ مانند بسیاری از مهارتهای کوچینگ برای هدفگذاری هم روشهای مختلفی وجود دارد. بهصورت رسمی اکثر کوچها از روش هدفگذاری اسمارت استفاده میکنند؛ یعنی اهداف را خاص، اندازهگیری شده، جذاب، واقعگرایانه و زمانبندیشده مشخص میکنند.
اما بهصورت غیررسمی یک کوچ با سؤالات و نوع تفکری که دارد به مراجع کمک میکند تا هدف اصلی خودش را پیدا کند. بهعنوان مثال شاید کوچ در ابتدای جلسه بپرسد هدف نهایی شما از کوچینگ چیست؟ یا از این جلسه چه نتیجهای میخواهید بگیرید؟ بنابراین یک هدف کوتاهمدتتر و با یک سؤال در ابتدای جلسه تعریف میشود. گاهی اوقات کوچها مشکلات را بهعنوان اهدافی قابلدسترسی نیز تغییر میدهند.
مثلاً اگر یک مراجع با این مشکل به جلسه کوچینگ بیاید که ارتباطم با رئیسم بسیار دشوار و سخت شده است، کوچ ممکن است این موضوع را به چنین هدفی تبدیل کند: چه چیزی باید برای شما اتفاق بیفتد تا روابط کارآمدی با این مدیر برقرار کنید؟ بنابراین بهعنوان یک کوچ، ما روی اهداف و موارد مثبت و راهحلها تمرکز میکنیم، حتی اگر موضوع مراجع ما مشکلات و سختیها باشد.
آینده نگر
مربیان ورزشی حرفه ای توجه دارند که نمی توان یک شبه تیم را تغییر دهند. تغییر، زمان می برد و بنابراین آنها روی استراتژی و رشد بلندمدت سرمایه گذاری می کنند. و این برای سبک رهبری مربیگری نیز یکسان است. با این نوع رهبری، رهبران آینده محور هستند و روی نتایج بلندمدت سرمایه گذاری می کنند. آنها امروز روی ایجاد بهبودها و تغییراتی کار می کنند که در دراز مدت نتیجه خواهند داد.
بازخورد
یکی از ابزار هایی که در کوچینگ مورد استفاده قرار می گیرد تکنیک بازخورد است. بازخورد هم برای کوچ و هم برای مراجع عاملی برای توانمندتر شدن است. بازخورد نوعی برگشت پیام ارتباطی است که شخص از آنچه بیان می کند و آنچه انجام می دهد، دریافت می کند. این پیام خالی از هرگونه قضاوت است و تنها آنچه که به نظر می رسد، بیان می شود.
فواید بازخورد:
بازخورد به شخص کمک می کند که مسائل را از زاویه دیگری نگاه کند. هر آنچه که در حوزه دید شخص نیست توسط بازخورد مورد توجه واقع می شود. بازخورد عاملی است که به شخص برای بازنمایی خود و بازنگری خود و عملکردش در جهت تحقق اهدافش کمک می کند.
مربیگری
همانطور که از نام آن پیداست، سبک رهبری کوچینگ سبکی است که در آن رهبران نقش مربی را بر عهده می گیرند. در حقیقت رهبر، وقت و انرژی خود را برای رشد اعضای تیم سرمایه گذاری می کند.
نمونه هایی از سبک رهبری مربیگری
سبک رهبری تعاملی
رهبری تعاملی در جستجوی این است که از طریق توجه به علایق شخصی کارمندان، انگیزه را در آنان ایجاد کند. اصول و قواعد آن براینست تا از طریق فرایند معامله این انگیزه را ایجاد سازد. به عنوان مثال دارندگان شرکتهای تجاری، در ازای تلاشی که کارمندان انجام می دهند. دستمزد و موقعیت اجتماعی می دهند و…
رهبری تعاملی بیشتر به مدیریت خط اول و میانی توجه می کند. بنابراین مدیران عالی، معمولاً آگاهی و اطلاعات مدیران سطوح پایین تر درباره تغییر را مورد استفاده قرار می دهند. این رهبران پیروان خود را هدایت می کنند یا آنها را تحریک می نمایند و موجب می شوند که هدفهای سازمان تامین گردد.
سبک رهبری خودکامه
تحت سبک رهبری استبدادی، تمام قدرت در اختیار یک نفر است. رهبر تصمیم می گیرد و نحوه و زمان انجام کار را دیکته می کند. کارمندان هیچ نقشی در تیم یا رشد حرفه ای خود ندارند. سبک رهبری خودکامه از سبکهای منفی و غیراخلاقی رهبری است و از سبکهای لبه تاریک رهبری محسوب می شود.
سبک رهبری لایسزفر
تحت سبک رهبری لیسهفر، مسئولیت و قدرت بر دوش کارکنان میافتد. رهبران رویکردی غیرمستقیم دارند و به کارکنان اجازه میدهند در تصمیمگیری و نحوه و زمان انجام کارها رهبری کنند.
سبک رهبری لایسزفر از یک جهت شبیه به سبک رهبری مربیگری است. متکی به رهبرانی است که به مردم خود اعتماد دارند. با این حال، شباهت ها به همین جا ختم می شود. با این سبک رهبری، هیچ رابطه، راهنمایی یا نظارت واقعی بین کارمند و رهبر وجود ندارد. این موضوع آن را بسیار متفاوت از رویکرد رهبری مربیگری می کند.
سبک رهبری تحول آفرین
هدف سبک رهبری تحول آفرین، دگرگونی سازمان ها است. این امر ممکن است شامل اتخاذ یک رویکرد جدید برای نحوه عملکرد سازمان باشد. همچنین بر الهام بخشیدن به تیم ها برای رسیدن به اهداف خود تمرکز دارد.
سبک رهبری تحول آفرین احتمالاً شبیه ترین سبک به رهبری مربیگری است. آنها روی دستیابی به هدف و بهبود عملکرد متمرکز هستند. با این حال، سبک رهبری تحول آفرین بیشتر بر تحول سازمانی متمرکز است. سبک رهبری مربیگری بیشتر بر حمایت از رشد در سطوح فردی و تیمی متمرکز است.