کوچینگ تیمی چیست؟

هدف کوچینگ در هر سازمانی ایجاد روحیه تیمی، دستیابی به نتایج بهتر، افزایش اعتماد به نفس و بهبود توانایی های رهبری کارکنان است. در این مطلب به چیستی کوچینگ تیمی، نحوه ارائه آن، ویژگی های یک مربی خوب و مزایای این رویکرد می پردازیم.

کوچینگ تیمی

کوچینگ تیمی به معنای هدایت گروهی از افراد برای کمک به آنها برای به حداکثر رساندن توانایی ها یا مهارت های خود به صورت فردی و جمعی برای منافع  سازمان است. جو مثبتی را تشویق می کند که مشارکت، روحیه تیمی و موفقیت را تقویت می کند. در طول فرآیند کوچینگ، یک هدف یا چشم انداز مشترک به تیم در دستیابی به اهداف تعیین شده ایجاد می شود. این موضوع به نوآوری افراد، ایجاد یک تیم قوی و روشن کردن مسئولیت های کارکنان کمک می کند.

در اینجا چند راهکار برای اجرای موثرتر شدن کوچینگ تیمی آورده شده است:

1. آموزش را سازماندهی کنید

یک راه مؤثر برای کوچینگ تیمی، سازماندهی جلسات آموزشی برای تشویق یادگیری در سطح تیم است. برای افزایش عملکرد خود به عنوان فردی و تیمی، راه هایی را برای اعضای تیم خود فراهم کنید تا مهارت های جدید را بیاموزند و ارزیابی های مختلفی مانند آزمون های رفتاری یا شخصیتی را تمرین کنند. این می تواند به شما کمک کند شخصیت آنها را ارزیابی کنید، نقاط قوت یا ضعف فردی را شناسایی کنید و به شما کمک کند نقش های خاصی را برای کمک به کار گروهی به افراد اختصاص دهید.

2. در مورد عملکرد و توسعه شفاف باشید

ضروری است که چشم انداز سازمان و انتظارات خود را به وضوح تعریف کنید. به این ترتیب می توانید آنها را برای کار پیش رو آماده کنید. در کنار آماده کردن آنها برای رشد و چالش های احتمالی، انجام این کار می تواند انتظارات آنها را برای نتایج مثبت افزایش دهد.

3. اصل تقویت مثبت را اعمال کنید

هر نوع پاداش یا نتیجه ای که باعث شود دفعات تکرار یک رفتار یا عمل افزایش پیدا کند یک تقویت کننده مثبت محسوب می شود. به عبارت دیگر تقویت مثبت رفتار، یک شیوه انگیزش است. به این معنا که ما تقویت کننده مثبت را پیدا می کنیم و در برنامه ی خود و دیگران می گنجانیم. بنابراین مهم است که وقتی کوچینگ تیمی را شروع می کنید، حتما به اعضای تیم به خاطر هر تلاش یا موفقیتی که به دست آورده اند، تبریک بگویید.

4. از اعضای تیم بازخورد بخواهید

درخواست بازخورد از اعضای تیم آنها را تشویق می کند تا در فرآیند کوچینگ تیمی بیشتر مشارکت کنند. می‌توانید از آنها بخواهید که حوزه‌هایی را که در آن پیشرفت کرده‌اند، نحوه انطباق مجموعه مهارت‌هایشان با اهداف سازمان یا هرگونه نقصی که ممکن است در فرآیند کوچینگ متوجه شده‌اند، شناسایی کنند. این می تواند توسعه را برای همه تعاملی تر و جذاب تر کند. همچنین ممکن است به شما در شناسایی زمینه های بهبود کمک کند.

5. در راه حل ها همکاری کنید

روی شناسایی چالش هایی که اعضای تیم در طول کوچینگ با آن مواجه هستند کار کنید. دریابید که چه چیزی برای آنها دشوارتر است و سپس برای یافتن راه حل با یکدیگر همکاری کنید. اگر اعضای تیم نقش مهمی در برنامه داشته باشند، ممکن است درگیر فرآیند شوند، زیرا در صورت مشارکت بیشتر، ممکن است سرمایه گذاری بیشتری برای موفقیت داشته باشند.

6. یک تاریخ برای پیگیری تعیین کنید

یک تعیین ضرب الاجل برای رسیدن به اهداف و توسعه برنامه مشخص کنید. قبل از مهلت نهایی، مرتباً با اعضایی که هنوز پیشرفت نکرده اند صحبت کنید و پیشرفت آنها را زیر نظر داشته باشید. این ممکن است به شما در شناسایی مشکلات احتمالی و حل سریع آنها کمک کند. در طول این مدت، شما همچنین می توانید آنها را به خاطر دستاوردهایشان تحسین کنید.

7. برنامه ها و اهداف خود را ارزیابی کنید

با مشخص کردن یک بازه زمانی، اهداف و برنامه های خود را بررسی کنید. اگر به اهداف خود دست یافته اید، می توانید به اعضای تیم اجازه دهید تا اهداف جدیدی تعیین کنند. اگر انتظارات شما را برآورده نکردند، چالش ها را با آنها در میان بگذارید و با در نظر گرفتن استراتژی قبلی، برنامه های جدیدی را ترسیم کنید.

ویژگی های یک کوچ خوب

توانایی ها و دیدگاه های مختلفی برای مربیان تیم ضروری است. در اینجا شش ویژگی یک مربی خوب تیم وجود دارد:

رهبری

یک مربی خوب دارای ویژگی هایی مانند شجاعت، ریسک پذیری و بلوغ است که می تواند به رهبری آنها کمک کند. یک رهبر می تواند با توسعه توانایی های خود، نقش مربی تیم را در سازمان به عهده بگیرد. علاوه بر این، یک مربی خوب ممکن است سایر اعضای تیم را راهنمایی کند، به خصوص زمانی که آنها دارای ویژگی های متمایز باشند.

نگرش نتیجه گرا

یکی دیگر از ویژگی های یک مربی خوب توانایی آنها در تمرکز بر کسب نتایج است. یک مربی خوب می تواند از روابط یک تیم، تجربیات مشترک و آگاهی بین فردی برای حمایت از اهداف تیم استفاده کند. بنابراین، وقتی دیگران چالش‌ها را می‌بینند، یک مربی خوب فرصت‌هایی را برای رشد، بهبود و نتایج بهتر می‌بیند.

توجه به جزئیات

مربی یک تیم، روش هایی را برای هر یک از اعضای تیم ابداع می کند تا مهارت های جدید بیاموزند. یک مربی تیم می تواند به دقت اعضا را مشاهده کند، پیشرفت یا رشد فردی را شناسایی کند، ارتباطات غیرکلامی را بخواند، ارزیابی های یادگیری جدید را شناسایی کند و به بازخورد برای افزایش اثربخشی کلی تیم توجه کند.

تطبیق پذیری

یک مربی خوب می تواند برنامه ها را به سرعت در پاسخ به تغییرات اصلاح کند. بپذیرید که اعضای تیم شما ممکن است گاهی اوقات درک مفاهیم برایشان مشکل باشد. هنگامی که این اتفاق می افتد، دانستن دلیل اینکه که چرا فرد موضوع را سخت می داند واز عهده مسئولیت برنمی آید، بسیار مهم است. یک مربی خوب می‌تواند راهکاری را برای رفع این مشکل پیدا کند.

تنظیم مرز

یک مربی خوب مرزها را شناسایی، درک و مدیریت می کند. به این ترتیب، آنها می دانند که چگونه روابط را مدیریت کنند و مهارت ها را برای کار با افراد مختلف به کار ببرند. اعضای تیم همچنین ارزش‌ها و چارچوب اخلاقی محیط را بهتر می شناسند.

چشم انداز

گاهی اوقات، کوچینگ ممکن است نتایج فوری را به همراه نداشته باشد. به همین دلیل یک مربی خوب با اعضای تیم در کسب نتایج پیگیر و صبور است. آنها همچنین می توانند ایده های جدیدی را آغاز کنند و در مورد مهارت های بلند مدت تحقیق کنند که می تواند عملکرد اعضای تیم را بهبود بخشد.