چگونه به یک کوچ رشد شخصی تبدیل شویم؟
کوچینگ فردی یا رشد شخصی در واقع فقط نام دیگری برای کوچینگ زندگی است، زیرا به مشتری خودآگاهی و مهارت‌هایی را می‌دهد که برای افزایش اعتماد به نفس، مهارت‌های ارتباطی و ابراز وجود در تمام زمینه‌های زندگی شخصی و حرفه‌ای‌اش نیاز دارند.
اصول کوچینگ زندگی را می توان در بسیاری از موضوعات به کار برد. در هر موقعیت مربیگری، از مربیگری صاحبان مشاغل کوچک گرفته تا مربیگری شغلی یا اجرایی، مواقعی وجود خواهد داشت که به آن مهارت های خاص نیاز است.
کوچینگ فردی
کوچینگ فردی (Personal Coaching) نوعی فرآیند یادگیری است. یک کوچ فردی ممکن است از پرس‌وجو، بازخورد، درخواست و بحث کردن برای کمک به مراجعه‌کننده خود برای اهداف رشد، کسب‌وکار یا ارتباطات بهره بگیرید، استراتژی‌ها و روابط را توسعه دهد و برنامه اقدامات عملی برای رسیدن به این اهداف را طرح‌ریزی کند.
کوچینگ رشد شخصی یک مهارت خاص است که شامل گوش دادن، پرسش، راهنمایی و رهبری است – نه نصیحت کردن یا راهنمایی کردن. برای اینکه یک مربی معتبر رشد شخصی یا مربی زندگی باشید، باید به درستی در این مهارت ها آموزش دیده باشید. سپس آنها را به بهترین روش برای مشتریان خود ارائه دهید.
مشتری که برای کمک به رشد حرفه خود به شما مراجعه می کند، ممکن است به مربیگری در زمینه بهبود اعتماد به نفس، مهارت های ارتباطی و روابط تجاری نیز نیاز داشته باشد. و فرد تاجری که می‌خواهد کسب‌وکار خود را توسعه دهد، ممکن است چالش‌های خانوادگی و کاری نیز داشته باشد و برای این موارد نیز به کمک نیاز داشته باشد.
کوچینگ برای خودآگاهی
یک کوچ فردی به مشتریان کمک می کند تا خود را بهتر بشناسند. خود شناسی به ما یاد می دهد ما کی هستیم چه چیز از زندگی شخصی خودمان میخواهیم، در عمق خودشناسی می توان انگیزه واقعی از اهداف تعیین شده مان را بیابیم. خودآگاهی به معنی شناخت مواردی است که به شما انگیزه می دهند و همچنین به معنی درک نیازها و خواسته ها، ضعف ها و قوت ها و توانایی ارزیابی دقیق احساساتتان می باشد.
کوچینگ و خودشناسی ازجمله مفاهیم علوم انسانی هستند که هر دو اهمیت ویژه‌ای در رشد و توسعه فردی و اجتماعی داشته و از عوامل تأثیرگذار بر سرنوشت انسان‌ها و جوامع محسوب میشوند. کوچینگ coaching فرآیندی است که طی آن کوچ (مربی) یادگیری، توسعه و عملکرد یک شخص را آسان‌تر می‌کند، خودآگاهی شخص را ارتقاء می‌دهد و به او کمک می‌کند تا گزینه‌های گوناگون را شناسایی کند.
افراد از این طریق می‌توانند راه‌حل‌های خود را بیابند، مهارت‌های خود را توسعه دهند و دیدگاه‌ها و رفتارهای خود را تغییر دهند. هدف اصلی کوچینگ از میان برداشتن شکاف بین توانایی بالقوه افراد و عملکرد آنها است. خودشناسی self discovery مهارت شناخت خود است که اساس و پایه رشد و توسعه مهارت‌های فردی است. خودشناسی یعنی آگاهی بر تمامی حالات درونی اعم از خودآگاه و ناخودآگاه.
ابزارهای خودشناسی
یک کوچ برای اینکه بتوانید خودآگهی را در مراجع خود کشف وپرورش دهد نیاز دارد که از ابزارهای خودشناسی استفاده کند.
شناسایی نقاط قوت و ضعف
اگر به راه اندازی کسب و کار فکر می کنید، شناسایی نقاط قوت و ضعف خود تنها تمرین برای ایجاد احساس خوب یا بد در مورد خود نیست. این فرایندی است که امکان می دهد بفهمید چگونه می توانید در کارها مؤثرتر باشید و اگر می خواهید موفق باشید، کجا باید پیشرفت کنید.
کوچ به مشتری کمک می کند که بیشتر در مورد کار و علایقی که دارد، فکر کند. و در این فاصله سوالات زیادی ایجادی می شود که می تواند به فرد کمک کند:
- در چه کاری خوب هستم؟
- دیگران از من چه تعریف کرده اند؟
- دیگران در مناسبت های مختلف چه کمکی داده اند؟
- به نظر می رسد کدام پروژه ها و کارها انرژیم را از بین می برند؟
- ساعت ها بدون خسته شدن روی کدام پروژه ها وقت گذاشته ام؟
- سرگرمی هایم چیست و چرا دوست دارم آنها را انجام دهم؟
شخصیت‌شناسی
تئوری های مربوط به ویژگی های شخصیتی بر این باورند که شخصیت از تعدادی از خصوصیات و ویژگی های گسترده و مختلف تشکیل شده است. طی سال ها تئوری های مختلفی ارائه شده است تا دقیقا مشخص شود که کدام ویژگی ها به عنوان مؤلفه های اصلی شخصیت شناخته می شوند و نیز تعداد کل ویژگی های شخصیتی چقدر است. اما منظور از شخصیت شناسی در این مطلب نکاتی است که کوچ باید از شخصیت مراجع خود بفهمد:
- درون گرا یا برون گرا
- مدیر مسلک ا کارمند مسلک
- احساسی یا منطقی
این ویزگی ها کمک می کند که فرد هسته واقعی خود را بیابد.
پیدا کردن صفت‌های شخصیتی
فرد سخت گیر است یا راحت طلب، تند خو است یا آرام، پشتکار بالایی دارد یا زود نسبت به موضوعی بی انگیزه می شود. وقت شناس است وقت شناس است یا بی اهمیت به وقت، در کل شناخت این صفات نیز به شناخت خودمان کمک می کند و در نهایت تصمیم هایی که برای کار و زندگی شخصی مان می گیریم با در نظر گرفتن این صفات ما را تبدیل به آدم های موثر وموفقی می کند.
برای شناخت این صفات کوچ می تواند از مراجع خود بخواهد. دو ستون رسم کنند:
ستون اول : تمام صفاتی را که در خود سراغ دارید، بنویسید.
ستون دوم : صفات متضاد را بنویسید، صفاتی که شما مایل به قبول آنها نیستید.
با این تمرین صفات واقعی را که در خود سراغ دارید الک میشوند.
پیدا کردن هدف
هدف از یک نیاز و خواسته سرچشمه می گیرد و می توان با برنامه ریزی و صرف انرژی به آن رسید. هدف کمی ملموس تر از رویا و آرمان و آرزوست و می توان آن را اندازه گیری کرد. مثلا زمانی که می گویید من قصد دارم در کنکور سال بعد رتبه زیر 1000 فلان رشته را کسب کنم و یا تا شش ماه دیگر به حقوق ماهیانه … تومان برسم، در حال هدف گذاری هستید. اما زمانی که می گویید من می خواهم ثروتمندترین فرد شهر شوم و یا اینکه باهوش ترین انسان باشم، در حال رویا بافی هستید.
حال با این تعریف های مهم می توان بسیاری از افکار و تصمیماتی که فرد سر دارد را پیدا کرد. کوچ در اینجا به مراجع خود می آموزد که اصلا قرار نیست به برخی از خواسته های خود برسد زیرا آنها از جنس رویا و آرزو هستند. بنابراین می توان اهداف را مشخص کرد که در جه زمان و مکان و با چه منابعی می توان به آنها دست پیدا کرد.