5 مزیت کوچینگ در سازمان ها
تحقیقات نشان داده است که کوچینگ تأثیر مثبت و قدرتمندی بر اعتماد به نفس، سلامت و عملکرد شغلی افراد دارد. کوچینگ در سازمان و مناسبات رهبری نیز ابزاری ارزشمند برای توسعه افراد در طیف وسیعی از مشاغل است. هشتاد درصد افرادی که خدمات کوچینگ دریافت میکنند، اعتماد به نفس خود را افزایش داده و بیش از هفتاد درصد از بهبود عملکرد کاری، روابط و مهارتهای ارتباطی مؤثرتر بهرهمند میشوند.
وقتی مدیران از دانش کوچینگ برخوردار باشند باعث می شوند، در کوتاهمدت، نتایج مثمری در سازمان ایجاد کند. مدیران نباید تأثیر کوچینگ بر افراد خود را دستکم بگیرند زیرا این امر باعث ایجاد تغییر اساسی در رویکرد آنها نسبت به کارشان میشود. بهعنوانمثال، افزایش اعتمادبهنفس کارمندان را قادر میسازد که حضور روانی بهتری در محل کار داشته باشند. این امر منجر به مقاومت و قاطعیت بیشتر کارکنان میشود.
کوچینگ سازمانی
کوچینگ یک مداخله بهزیستی بسیار شخصی و فردی است. یکی از راههایی که کوچینگ به افراد آموزش می دهد این است که به آنها کمک میکند خود را واضحتر ببینند. یک کوچ، فضا و ساختاری را برای فرد فراهم می کند که برای یادگیری و رشد لازم است. آنها به شما کمک می کنند تا بفهمید استعداد و قدرت شما در چیست!.
تحقیقات نشان داده است که افراد تمایل دارند مهارت های آمادگی ذهنی را به ترتیب خاصی ایجاد کنند. ایجاد این مهارتهای اصلی، پایه و اساس شایستگیهای عمیقتر و ظریفتر را ایجاد میکند. در اینجا نگاهی به برخی از زمینه های کلیدی رشد برای کوچینگ فردی آورده شده است:
خودآگاهی
مهارت خود آگاهی توانایی تمرکز بر روی خود است و اینکه چگونه اعمال، افکار یا احساسات شما با استانداردهای درونی شما همسو میشوند. خودآگاهی یعنی رفتار خود را با ارزشهای خود هماهنگ کنید و به درستی درک کنید که دیگران شما را چگونه درک میکنند.
به زبان ساده، آنهایی که مهارت خود آگاهی بالایی دارند، میتوانند اعمال، احساسات و افکار خود را به طور عینی تفسیر کنند. این یک مهارت نادر است، زیرا بسیاری از ما به تفاسیر هیجان محور از شرایط خود میپردازیم. همچنین باید بدانیم که توسعه مهارت خودآگاهی مهم است؛ زیرا به رهبران این امکان را میدهد تا رشد و اثربخشی خود را ارزیابی کنند و در صورت لزوم مسیر خود را تغییر دهند.
به طور کلی دو نوع مهارت خود آگاهی وجود دارد که در ادامه هر دو نوع مهارت خودآگاهی را برای شما شرح میدهیم.
خودآگاهی عمومی
آگاهی از اینکه چگونه میتوانیم در برابر دیگران ظاهر شویم. به دلیل این آگاهی، ما بیشتر به هنجارهای اجتماعی پایبند هستیم و به گونهای رفتار میکنیم که از نظر اجتماعی قابل قبول باشد. در حالی که این نوع آگاهی فوایدی دارد، ممکن است افراد دارای مهارت خود آگاهی عمومی زمان زیادی را صرف نگرانی در مورد اینکه دیگران در مورد آنها چه فکر میکنند بگذرانند.
خودآگاهی خصوصی
مهارت خود آگاهی خصوصی، توانایی متوجه شدن و تأمل در مورد وضعیت درونی خود است. کسانی که خودآگاهی خصوصی دارند، دروننگر هستند و نسبت به احساسات و واکنشهای خود کنجکاو هستند. به عنوان مثال، وقتی که در حال آماده شدن برای یک جلسه مهم هستید، توجه به احساسات فیزیکی و نسبت دادن صحیح آنها به اضطراب شما در مورد جلسه، نمونهای از مهارت خودآگاهی خصوصی است.
انعطاف پذیری
انعطاف پذیری اغلب به عنوان توانایی خم شدن بدون شکستگی تعریف می شود و در محیط کار، انعطاف پذیری متکی بر مهارت هایی مانند تاب آوری، آزادی عمل و همکاری است و همچنین بر نحوه ارتباط ما با یکدیگر و مشکلاتی که باید حل کنیم تأثیر می گذارد. وقتی رهبران انعطافپذیرتر میشوند، بهتر میتوانند با شرایط در حال تغییر یا نامطلوب با موفقیت سازگار شوند.
همکاری
در تیمی که در آن همه متعهد به توسعه شخصی هستند، افراد بهتر می توانند انگیزه ها و تعهدات اساسی همه افراد گروه را درک کنند. آنها از کاهش تعارض و افزایش اعتماد به نفس در تصمیم گیری بهره می برند. افراد در مدیریت زمان بهتر عمل می کنند و به طور موثرتری به تیم کمک می کنند.
خودکارآمدی
خودکارآمدی باوری است که هر فرد درباره خود و توانمندی های خود دارد. مؤلفههای اصلی خودکارآمدی، یادگیری از طریق تجربیات دیگران و تأیید شدن توسط افرادی است که به آنها اعتماد دارید.
ارتباطات
همه انواع کوچینگ تأثیر مفیدی بر مهارت های ارتباطی دارند. توسعه مهارتهای ارتباطی مؤثر میتواند به افراد در تمام جنبههای زندگیشان کمک کند – چه در محیط کار و چه در خارج از آن.
تعادل کار و زندگی
با کوچینگ، افراد برای تعیین اولویتهای خود وقت میگذارند و تلاش میکنند تا آنها را بخشی بزرگتر از زندگیشان کنند. این به آنها قدرت می دهد تا تعادل کار و زندگی بهتری را حفظ کنند. این افراد تمایل بیشتری به کسب رضایت شغلی و زندگی دارند. این را می توان به بهبود مراقبت از خود و همسویی بیشتر با اهداف آنها نسبت داد.
افزایش سلامت روان
تحقیقات نشان داده است که در سه ماه اول آموختن کوچینگ، 38 درصد از مشکلات روحی فرد کاهش پیدا می کند که تاثیر زیادی در سلامت روان، رضایت از زندگی و هدف و ارتباط اجتماعی دارد.
مزیت کوچینگ سازمانی
هنگامی که کوچینگ در سطح سازمانی اجرا می شود، مزایای زیادی ایجاد می کند که در این مطلب به 5 نکته کلیدی اشاره خواهیم کرد:
افراد را توانمند می کند
کوچینگ افراد یک سازمان را تایید، حمایت و توانمند می کند. این امر به آنها کمک می کند تا با نگرانیهای مربوط به پیشرفت حرفهای خود مقابله کنند.
مشارکت کارکنان را افزایش می دهد
وقتی کارمندان احساس میکنند که باید بخشی از زندگی یا هویت خود را در محل کار پنهان کنند، تأثیر منفی شدیدی بر تعلق و مشارکت دارد. با این حال، زمانی که افراد تشویق می شوند تا توانایی خود را به منسه ظهور بگذارند، باعث ایجاد مشارکت بیشتر و همچنین رقابت سالم تری می شود.
عملکرد فردی را بهبود می بخشد
کوچینگ به افراد قدرت میبخشد و آنها را به مسئولیتپذیری تشویق میکند. تعامل مدیران و کارکنان را افزایش میدهد و این امر باعث می شود که عملکرد فردی بهبود بخشیده شود. در کوچینگ، اساساً کوچ به فرد کمک میکند تا عملکرد خود را بهبود بخشد: به عبارت دیگر، به آنها کمک میکند تا یاد بگیرند.
سطح عمیق تر یادگیری
بیزینس کوچینگ فقط به بهبود مهارتهای یک فرد در محل کار ختم نمیشود. یادگیری وارد سطح عمیقتری میشود. از طریق مربیگری، یک فرد میتواند در مورد خود بیشتر بیاموزد. فرد میتواند دریابد که دیگران چگونه او را درک میکنند و در زمینههایی از شخصیت خود که متوجه کاستی میشود، پیشرفت کند.
تعهد بالای کارکنان
کوچینگ سازمانی تواناییهای فردی را تقویت کرده و آنها را مسئولیت پذیر بار میآورد. همچنین دلمشغولی و تعهد کارکنان را افزایش میدهد.