۰۹۰۱۶۳۱۱۸۷۰

کاربرد هوش هیجانی در کوچینگ!

کوچینگ می تواند قدرت انگیزه های عاطفی ما و ناکافی بودن پاسخ های صرفاً شناختی ما را برجسته کند. ما اغلب آنقدر برای مقابله با احساسات خود مجهز نیستیم که سعی می کنیم آنها را از خود دور کنیم. اما مشکل این است که احساسات ورودی‌های اساسی در فرآیندهای استدلال و تصمیم‌گیری ما هستند. بنابراین وظیفه ما مدیریت ذهن است.

هوش هیجانی چیست؟

هوش هیجانی (EI) توانایی مدیریت احساسات خود و درک احساسات اطرافیان است. پنج عنصر کلیدی برای هوش هیجانی وجود دارد:

  • خودآگاهی
  • خودتنظیمی
  • انگیزه
  • همدلی
  • مهارت های اجتماعی.

افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند می‌توانند احساس خود، معنای آن احساسات و چگونگی تأثیر آن احساسات بر رفتار خود و به نوبه خود بر سایر افراد را تشخیص دهند. “مدیریت” احساسات دیگران کمی سخت تر است – نمی توانید احساسات یا رفتار دیگران را کنترل کنید. اما اگر بتوانید احساسات پشت رفتار آنها را شناسایی کنید، راحت تر می توانید با آنها ارتباط برقرار کنید.

کارمندانی که می توانند احساسات خود را کنترل کنند، اغلب می توانند از تصمیم گیری های تکانشی اجتناب کنند – آنها قبل از اینکه اقدامی کنند به طور عینی فکر می کنند. کار با همدلی و درک طرف مقابل، بخش مهمی از کار تیمی است.

رهبران اغلب از نظر احساسی باهوش هستند. در محل کار، برای رهبران مهم است که خودآگاه باشند و بتوانند مسائل را به طور عینی ببینند. کارمندانی که در محل کار احساس قدردانی و ارزشمندی می کنند، نه تنها شادتر، بلکه سازنده تر نیز هستند. می توان مهارت های هوش هیجانی را با کمی تفکر و تمرین بهبود بخشید.

ما هوش هیجانی (یا EI) را به عنوان توانایی زیر تعریف می کنیم:

  • احساسات خود را بشناسیم، درک کنیم و مدیریت کنیم.
  • احساسات دیگران را بشناسید، درک کنید و بر آنها تأثیر بگذارید.

از نظر عملی، این بدان معنی است که آگاه باشیم که احساسات می‌توانند رفتار ما را هدایت کنند و بر افراد تأثیر بگذارند (مثبت و منفی)، و یاد بگیریم که چگونه  احساسات خود و دیگران را مدیریت کنیم.

چرا هوش هیجانی مهم است؟

این یک واقعیت علمی است که احساسات مقدم بر تفکر هستند. هنگامی که احساسات بالا می روند، نحوه عملکرد مغز ما را تغییر می دهند و توانایی های شناختی، قدرت تصمیم گیری و حتی مهارت های بین فردی ما را کاهش می دهند. درک و مدیریت احساسات خود (و احساسات دیگران) به ما کمک می کند تا در زندگی شخصی و حرفه ای خود موفق تر باشیم.

مزایای هوش هیجانی

  • افرادی که هوش هیجانی بالاتری دارند، ایجاد و حفظ روابط بین فردی و « تطابق » با موقعیت‌های گروهی آسان‌تر است.
  • افراد با هوش هیجانی بالاتر نیز در درک وضعیت روانی خود بهتر هستند، که می تواند شامل مدیریت موثر استرس و کمتر احتمال ابتلا به افسردگی باشد.

در هوش هیجانی سه حوزه مهارت ها یا شایستگی های شخصی وجود دارد.

1. خودآگاهی

خودآگاهی شامل موارد زیر است:

  • آگاهی عاطفی
  • خودارزیابی دقیق
  • اعتماد به نفس

خودآگاهی مهارت آگاهی و درک احساسات خود به هنگام بروز و تکامل است. این اشتباه است که احساسات را مثبت یا منفی بدانیم. در عوض، باید آنها را مناسب یا نامناسب بدانید. به عنوان مثال، خشم معمولاً با یک احساس منفی همراه است. با این حال، در شرایط خاص می‌تواند یک احساس کاملا منطقی و مناسب باشد – هوش هیجانی به ما اجازه می‌دهد خشم خود را بشناسیم و بفهمیم که چرا این احساس رخ داده است. خودارزیابی مؤثر احساسات و عواطف به بهبود اعتماد به نفس و عزت نفس شما کمک می کند.

2. خود تنظیمی یا خود مدیریتی

خود تنظیمی شامل:

  • خود کنترلی
  • امانت
  • وظیفه شناسی
  • تطبیق پذیری
  • نوآوری

پس از آموختن آگاهی از احساسات خود، مهارت خودتنظیمی به مدیریت مناسب و متناسب آنها مربوط می شود. مهارت های خود مدیریتی به احساساتی که در هر زمان یا در هر شرایطی احساس می کنید و اینکه چقدر آنها را مدیریت می کنید مربوط می شود. خودکنترلی بخش اساسی این امر است، اما جنبه‌های دیگر به کاری که شما انجام می‌دهید مربوط می‌شود: اینکه آیا به گونه‌ای رفتار می‌کنید که به عنوان «خوب» یا «فضیلت» شناخته می‌شود یا خیر.

انگیزه

آخرین جنبه مهارت های شخصی هوش هیجانی انگیزه است. خودانگیختگی شامل انگیزه شخصی ما برای بهبود و دستیابی، تعهد به اهداف، ابتکار، یا آمادگی برای اقدام بر اساس فرصت ها، و خوش بینی و انعطاف پذیری است. خودانگیختگی و مدیریت زمان شخصی از مهارت های کلیدی در این زمینه است. از خود خواسته های غیر منطقی نداشته باشید، یاد بگیرید به جای اینکه فقط به خواسته های دیگران “بله” بگویید، قاطع باشید.

مهارت ها یا شایستگی های اجتماعی یا بین فردی

مهارت های بین فردی مهارت هایی است که ما برای تعامل با افراد دیگر از آن ها استفاده می کنیم. آنها ما را قادر می سازند تا به درستی ارتباط برقرار کنیم و روابط قوی تر و معنادارتری ایجاد کنیم. هوش عاطفی شامل نحوه درک ما از دیگران و احساسات آنها و اعمال و رفتار ما نسبت به آنها است.

دو جنبه کلیدی وجود دارد.

1. همدلی

همدلی آگاهی از نیازها و احساسات دیگران به صورت فردی و گروهی و توانایی دیدن چیزها از دیدگاه دیگران است.

همدلی به ما کمک می کند تا درک قوی تری از موقعیت های دیگران ایجاد کنیم.

این شامل درک دیگران، توسعه دیگران، داشتن جهت گیری خدماتی، اعمال نفوذ از تنوع و آگاهی سیاسی است.

دستیابی به همدلی اغلب دشوار است. یاد بگیرید که به طور موثر به پیام های کلامی و غیرکلامی دیگران، از جمله حرکات بدن، حرکات و نشانه های فیزیکی احساسات گوش دهید. از سؤالات برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد دیگران و احساسات آنها و بازخورد برای روشن شدن اینکه به درستی احساسات آنها را درک کرده اید، استفاده کنید. احساسات دیگران را حتی در صورت مخالفت خود بپذیرید و به آنها احترام بگذارید و از اظهار نظر یا اظهارات قضاوت کننده، تحقیرکننده، رد یا تضعیف کننده خودداری کنید.

2. مهارت های اجتماعی

مهارت های اجتماعی طیف وسیعی از مهارت های ارتباطی و بین فردی را در بر می گیرد. اینها از رهبری تا تأثیرگذاری و متقاعد کردن، و مدیریت تعارض و همچنین کار در یک تیم را شامل می شود.

اصطلاح « مهارت‌های اجتماعی » طیف گسترده‌ای از مهارت‌ها و شایستگی‌ها را در بر می‌گیرد که بسیاری از آنها ریشه در عزت نفس و اعتماد به نفس شخصی دارند. با توسعه مهارت های اجتماعی، آسان بودن صحبت کردن، شنونده خوب بودن، اشتراکی و قابل اعتماد بودن، برای دیگران جذاب تر و کاریزماتیک تر می شوید. این به نوبه خود عزت نفس و اعتماد به نفس را بهبود می بخشد که گفتگوهای شخصی مثبت و درک و پذیرش بیشتر احساسات خود را آسان تر می کند.

مزایای هوش هیجانی در کوچینگ

  • انجام دادن مکالمه های سخت بدون ناراحت کردن طرف مقابل
  • مدیریت کردن احساسات در مواقع مختلف
  • بهبود ارتباطات با دیگران
  • حل مشکلات و تعارضات موجود
  • کوچ کردن و مربی گری برای سایر افراد در شرایط نامناسب
  • ساخت یک محیط مناسب برای همکاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Call Now Button