چطور یک کوچ موفق شویم؟

کوچ به معنای مربی و کوچینگ به معنای مربیگری است. مربی کسی است که ضمن آموزش مطالب لازم، قدم به قدم با شما همراه خواهد بود تا موفقیت و تغییر شما را ببیند و در مراحل بعدی زندگی شما را نیز راهنمایی کند. درست مانند یک مربی ورزشی که تا زمین مسابقه همراه فرد است. در ادامه به شش نکته قابل توجه برای موفق شدن در کوچینگ اشاره خواهیم کرد:

1. خودتان را بشناسید

کلید پیروزی با شناخت خود آغاز می شود. با استفاده از نقاط قوت و به حداقل رساندن نقاط ضعف خود، می توانید موفقیت خود را به عنوان یک کوچ تسریع کنید. به دلیل متفاوت بودن مسیر هرکسی مربی به شما کمک می کند خودتان را بشناسید و مسیر منحصر به خودتان را پیدا کرده و طی کنید. شما در کوچینگ نسبت به خود آگاه تر می شوید، مسئولیت زندگی تان را راحت تر می پذیرید و برای بهتر شدن قدم برمی دارید

2. تخصص خود را به وضوح تعریف کنید

برای داشتن ترکیب مناسبی از ویژگی های شخصی، باید جایگاه خود را در یک زمینه خاص ایجاد کنید. قبل از اینکه تخصص خود را به مربیگری تبدیل کنید، در چه زمینه هایی سرآمد بودید؟ در زیر چند ایده وجود دارد:

• اگر در بخش منابع انسانی یا استخدام در یک شرکت معروف بودید: یک مربی شغلی شوید و به افراد کمک کنید شغل رویاهای خود را پیدا کنند.
  اگر یک بازاریاب برجسته برای خرده فروشان بزرگ بودید: یک مربی بازاریابی یا برندسازی شخصی شوید.
• اگر برای یک باشگاه ورزشی یا کلینیک کار می کردید: یک مربی تناسب اندام، رژیم غذایی یا سلامتی شوید.

با تجربیاتی که در طول زندگی کسب کرده اید چیزهای زیادی برای انتقال به دیگران خواهید داشت. توجه داشته باشید که هر چیزی که به شما برتری بدهد، تخصص شماست.

3. بیشتر بیاموزید

شرکت ها و افراد زیادی وجود دارند که می توانند کوچینگ آموزش دهند و گواهی صادر کنند. اما نباید فراموش کرد که شایستگی های زیادی باید در فرد وجود داشته باشد که او را به یک چهره سرشناس تبدیل کند. کوچینگ فقط نقش یک محرک ایفا می کند که استعدادهای درونی افراد را به آنها معرفی می کند.  این فرایند تنها با افزایش آگاهی و تعمیق یادگیری کاملتر می شود.

4. تخصص برای تجزیه و تحلیل رفتار

تجزیه و تحلیل رفتاری برای یک مربی به همان اندازه مهم است که چکش برای یک پیمانکار ضروری است. مانند هر ابزار دیگری، اگر بدانید چگونه از آن استفاده کنید و چگونه از آن بیشترین بهره را ببرید، بسیار کارآمدتر است. مربیان امروزه از مدل DISC و سایر ابزارهای رفتاری برای تشخیص و ارزیابی مشتریان استفاده می کنند.

مدل رفتاری دیسک (DISC) که به عنوان «مدل رفتاری برتر» نیز شناخته می‌شود، یکی از بهترین و معتبر ترین ابزار های رفتار شناسی است.

درواقع مدل رفتاری دیسک که به آن تیپ نمای شخصیتی دیسک (DISC) هم گفته می‌شود، مناسب ترین ابزار برای رمزگشایی کردن رفتار خود و دیگران است. قطعا زمانی که شما از تیپ شخصیتی افرادی که با آنها سر و کار دارید اطلاع داشته باشید، راحت تر می‌توانید با آنها کنار بیایید و ارتباطات موثر تر و پویا تری با دیگران داشته باشید. همچنین می‌توانید از نحوه سخن گفتن و زبان بدن آنها پی به افکارشان ببرید

5. راه اندازی یک کسب و کار کوچک

به عنوان یک مربی مستقل، شما وارد دنیای خوداشتغالی می شوید که هم ترسناک و هم شگفت‌انگیز است. اگر تاکنون خوداشتغالی نکرده اید، باید نکات دقیق‌تری برای نحوه تبلیغ، برندسازی، بازاریابی، فروش، صورت‌حساب، مالیات‌ها و این قبیل موضوعات بدانید.

برای انجام هر کاری، شما باید مراحل آن را به ترتیب و به‌درستی انجام دهید؛ تا بتوانید به‌راحتی اهداف خود را عملی کنید و کاری که در ذهن دارید را به سرانجام برسانید. گفتنی است که این مسئله، در مورد راه اندازی کسب و کار از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا شما دارید علاوه بر صرف هزینه، برای ایجاد آن کسب و کار، زمان زیادی را نیز صرف می‌کنید. در این راستا می‌خواهیم، مراحل راه اندازی یک کسب و کار کوچک را باهم بررسی کنیم و ببینیم که در هر مرحله – قبل از ورود به مرحله‌ی بعد – باید چه کارهایی انجام دهیم. مراحل راه اندازی کسب و کار کوچک عبارت است از:

• بررسی بازار
• پیدا کردن ایده، برای راه اندازی کسب و کار
• تهیه بوم مدل کسب و کار
• فراهم کردن سرمایه اولیه برای راه اندازی کسب و کار
• مشخص کردن مکان کسب و کار
• انتخاب نام برای کسب و کار خود
• ثبت رسمی کسب و کار

6. ایجاد اعتماد

داشتن تخصص نخستین بخش از ایجاد اعتماد در جامعه است. باید بتوانید خود را کوتاه، مفید و مختصر معرفی کنید. داشتن روایتی در مورد اینکه از کجا آمده‌اید و چگونه مهارت‌هایتان را کسب کرده‌اید، برای ایجاد اعتماد با مشتریانتان به شدت حیاتی است. به عنوان مثال، «من رئیس یک صندوق سرمایه گذاری بزرگ بودم که میلیون ها تومان سرمایه داشت و بیش از 20 سال مدیریت می کردم. اکنون، من افرادی مانند شما را در مدیریت امور مالی راهنمایی می کنم.»

این داستان نشان می دهد که چگونه به تخصص خود رسیده اید و چرا مشتری باید به شما اعتماد کند.