کوچینگ چه ابزارهایی دارد؟

کوچینگ ابزار ارزشمندی برای توسعه طیف وسیعی از مهارت هاست. اساساً فضایی برای توسعه عمیق شخصی فراهم می کند و به مدیران اجازه می دهد تا بینش های شخصی را به توسعه سازمانی بهبود یافته تبدیل کنند.

به اثبات رسیده است که کوچینگ باعث بهبود خودآگاهی، پذیرش خود، رفاه، توانایی مدیریت استرس، مهارت های ارتباطی و رهبری، دستیابی به هدف، اعتماد به نفس و بسیاری از نتایج مفید دیگر می شود. در ادامه به ابزارهای کوچینگ که شامل 3 مهارت اصلی است، خواهیم پرداخت:

گوش دادن

گوش دادن فعال یعنی کوچ در جلسه کوچینگ با حضور، تمرکز و توجه کامل برای برقراری ارتباط مستقیم و بدون قضاوت به صحبت‌های کوچی گوش می‌کند. گوش دادن مشتاقانه و با دقت شامل توجه به کلام، زبان بدن و لحن صدای کوچی، برای دریافت و درک پیام‌های کلامی یا غیرکلامی و درک شرایط درونی و بیرونی مراجع می‌باشد.

در جلسه کوچینگ تمرکز روی گفته‌های کوچی است و فرایند کوچینگ یک گفت‌وشنود دوطرفه نیست. هنگامی‌که کوچ به حرف‌های کوچی گوش می‌کند، کلمات بر خواسته از ناخودآگاه که بیان‌گر مشکل او است می‌شنود و درواقع آن کلمات خاص را شکار می‌کند تا متوجه شود که گره ذهنی در چه زمانی و براثر چه مسئله‌ای در ذهن کوچی ایجادشده است.

در هنگام گوش دادن فعال، کوچ، زبان ناخودآگاه مراجع شامل ارزش‌ها، باورها، ترس‌ها، نگرانی‌ها، خاطرات، الگوهای ذهنی، نظام‌های ارزشی، افکار، دغدغه‌های ذهنی و …را می‌شنود و زبان بدن شامل حرکات دست، چشم، بدن را می‌بیند و بر اساس آن‌ها جلسه را پیش می‌برد.

دانش تخصصی در مورد موضوعی که کوچی در مورد آن صحبت می‌کند باعث می‌شود که کوچ بتواند بهتر صحبت‌ها را درک کرده و کلمات ناخودآگاه را بشود و بر اساس آن سؤالات عمیق و دقیق‌تری مطرح کند.

گوش دادن فعالیتی ذهنی است که با یادگیری و تمرین تقویت می‌شود زیرا ما با گوش‌های خود می‌شنویم، اما بامغزمان گوش می‌دهیم و مهارت مهمی است که کوچ باید آن را بیاموزد.

علائم گوش دادن فعال:

  • تمایل بدن شنونده به سمت گوینده
  • تائید کلام گوینده با زبان بدن و کلام توسط شنونده
  • بازتاب احساسات در صورت شنونده
  • تکرار بعضی از جملات گوینده
  • حضور و تمرکز کامل در جلسه
  • ساختن پرسش دقیق از جملات شنیده‌شده
  1. چه عواملی باعث می‌شود که کوچ نتواند به‌خوبی به صحبت‌های کوچی گوش کند؟
  • قضاوت کردن
  • کمال‌گرایی
  • غرور کاذب
  • بی‌تجربه و تازه‌کار بودن
  • عدم حضور و تمرکز در جلسه
  • گفتگوی درونی در ذهن کوچ
  • تمایل به پاسخ دادن راه‌حل
  • احساس دلسوزی بیش‌ازاندازه
  • چارچوب‌های ذهنی و نظام‌های ارزش کوچ
  • نگرفتن بازخورد حین جلسه از کوچی
  • تمایل برای کنترل جلسه و هدایت کوچی
  • نداشتن دانش و مهارت گوش دادن فعال
  • نداشتن دانش و مهارت مشاهده زبان بدن
  • حال جسمی یا روحی کوچ خوب نباشد
  • کو چ خسته یا گرسنه باشد

پرسش

کوچ با حضور کامل به حرف‌های کوچی گوش می‌کند، کلمات بر خواسته از ناخودآگاه را بر اساس تخصص خود می‌شنود و بعد بر اساس صحبت‌های کوچی، سؤالات عمیق و دقیقی می‌پرسد که منجر به ایجاد یک آگاهی در او بشود.

پرسش عمیق و درست مهم‌ترین قسمت فرایند کوچینگ است که به گره‌های ذهنی منجر به مسئله تلنگر زده و آن‌ها را باز می‌کند. در هنگام فکر کردن برای پاسخ به سؤال، ذهن و بیش از 80 درصد مغز کوچی را درگیر سؤال می‌شود و او با تفکر عمیق و یافتن پاسخ برای پرسش، گره ذهنی را بازکرده و انگیزه پیدا می‌کند که خودش برای حل مشکل اقدام می‌کند.

جلسه کوچینگ سؤالات از پیش آماده‌شده ندارد و سؤالات مختص همان جلسه و بر اساس موضوع موردبحث و صحبت‌های درون جلسه می‌باشد. به‌جز سؤالات روتین اول و آخر جلسات که زمینه‌ساز آغاز یا ادامه یا پایان فرایند کوچینگ است.

دو روش سؤال پرسیدن وجود دارد:

  • سؤال با انتهای باز

منتهی به توضیح برای پاسخ دادن به سؤال می‌شود

  • سؤال با انتهای بسته

منتهی به پاسخ بله یا خیر می‌شود

  • سؤالات هدف‌دار

شنونده را برای پاسخ دادن وادار به تفکر عمیق پیرامون موضوع مطرح‌شده می‌کند تا پاسخی شفاف و دقیق بگوید و مفهوم را روشن‌تر سازد.

پرسش عمیق باعث می‌شود که کوچی:

  • عمیق‌تر فکر کند
  • افکار خود را واضح‌تر بیان نماید
  • ایده‌های بیشتری به ذهنش برسد
  • گره ذهنی باز شود
  • چالش را از زاویه دید دیگری نگاه کند
  • خودش برای پاسخ تصمیم بگیرد
  • در او آگاهی ایجاد می‌شود
  • مسئله در ذهن او شفاف می‌شود
  • توجه او به نکته‌ای که ندتوجه نکرده، جلب می‌شود
  • برای حل مشکل انگیزه پیدا کند

چه عواملی باعث می‌شود که کوچ نتواند سؤال‌های مناسب و عمیق بپرسد؟

  • نداشتن دانش و مهارت پرسشگری
  • نداشتن دانش و مهارت گوش دادن فعال
  • نداشتن تخصص در مورد موضوع صحبت کوچی
  • گنگ بودن موضوع صحبت برای کوچ
  • پرسیدن سؤالات جهت‌دار
  • تمایل برای هدایت و توصیه کردن
  • عدم تسلط به اداره جلسه
  • بی‌تجربه و تازه‌کار بودن
  • عدم حضور و تمرکز در جلسه
  • گفتگوی درونی
  • قضاوت
  • حال جسمی یا روحی کوچ خوب نباشد
  • کوچ خسته یا گرسنه باشد

بازخورد

در هنگام بازخورد کوچ، قضاوت، توصیه، راهنمایی و هدایت نمی‌کند بلکه فقط در قالب جملات خبری آنچه کوچی برای شناخت، تغییر و رشد نیاز دارد را برای او بیان می‌کند و کوچی حق انتخاب و قدرت تصمیم‌گیری دارد که بازخورد را بپذیرد یا نپذیرد. کوچ از طریق بازخورد به کوچی کمک می‌کند که عملکردش را ارتقا بخشیده و به اهدافش برسد و کوچی نیز از طریق بازخورد به کوچ، فرایند کوچینگ، کوچ را بهبود می‌بخشد.

بازخورد مثبت و مؤثر شامل موارد زیر می‌شود:

  • صریح و شفاف است.
  • کلی‌گویی نیست.
  • نصیحت نیست
  • انتقاد نیست
  • قضاوت نیست
  • بی‌طرف است
  • بازخورد جنبه مثبت دارد
  • بر روی یک موضوع است
  • کوچی را به فکر می‌اندازد
  • به کوچی آسیب نمی‌زند
  • باعث حرکت و اقدام می‌شود
  • با سطح پذیرش کوچی تناسب دارد.
  • ابراز نظر شخصی و افکار کوچ را ندارد
  • با هدف تغییر دیدگاه و رشد بیان می‌شود
  • ارتباط بین کوچ و کوچی را بهتر می‌کند
  • مسئولیت بازخورد توسط کوچ پذیرفته می‌شود.
  • بر روی رفتاری است که کوچی می‌تواند آن را تغییر دهد.
  • در کنار آن جملاتی بیان می‌شود که فرد را برای اصلاح ترغیب می‌کند.
  • موجب رشد کوچی می‌شود و او را به تفکر و بررسی مجدد وا‌می‌دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Call Now Button